امام خامنه ای از منظر دیگران
برخی افراد از باب منطق با نظام اسلامی و ولیفقیه مشکلی ندارند و مخالفتشان بیشتر روانی است. احساس خوبی نسبت به نظام وحاکم آن ندارند.
در این قسمت سخنان برخی عرفا، بزرگان و شخصیتهای خارجی در مورد ویژگیهای شخصیتی امام خامنهای آورده میشود. شاید با ذکر این مطالب حجت بر همگان تمام شود.
کمی به سخن آیتالله قرهی تأمل کنیم:
نکتهای را هم برای بعضی که هنوز یک مقدار ته دلشان شک و شبههای است بگویم. اصلاً شما بیایید قیاس کنید ببینید چه کسانی کدام طرف هستند. آیتالله العظمی بهاءالدّینی، آیتالله کشمیری، آیتالله العظمی بهجت و .. کدام سمت بودند.
این فرمایش خود آقازاده آیتالله بهجت، حاج علی آقا است که هنوز هم هستند و خداوند حفظشان کند. گفتند: آقا که به کردستان رفته بودند، ایشان هر شب دعا میخواندند و صدقه میدادند که آقا سالم برگردند! خیلی هم ایشان نگران بودند که چرا ایشان به کردستان رفتند.
آیتالله بهجت چه نیازی به آقا داشتند؟ هیچ! آیتاللهالعظمی مولوی قندهاری چه نیازی به ایشان داشتند؟ هیچ! آیتالله بهاءالدّینی چه نیازی داشتند؟ هیچ! عرفا و بزرگان چه نیازی داشتند؟ هیچ!
آیتالله العظمی فاضل لنکرانی فرمودند: اگر ایشان امر کنند درس نده، من دیگر درس نمیدهم. ایشان چه نیازی داشتند؟ هیچ!
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی - که خدا طول عمر با عزّت و صحّت و سلامت به ایشان بدهد - قریب به صد سال سن دارند. ایشان اخیراً (دو سه هفته پیش) در کنگره سالگرد آیتاللهالعظمی گلپایگانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) حضور داشتند. هر چه کردند که اوّل شما صحبت کنید، بعد پیام آقا را بخوانیم، گفتند: نه؛ من بیادبی نمیکنم! تا پیام ایشان خوانده نشود، من صحبت نمیکنم!
با توجّه به این مطالب تشخیص بدهید. ببینید آنهایی که فحول علمند، فحول معرفتند، فحول تقوا هستند، فحول عرفانند، کدام سمت هستند. آن که هنوز ته دلش کمی وسوسه شیطان است، خودش بیاید قیاس کند، ببیند چه خبر است.
امام خمینی
ایشان خطاب به مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری می فرمایند: هر موقعیکه شما به سفر میروید، من مضطرب هستم تا برگردید. خیلی سفر نروید.
همچنین امام راحل در مورد امام خامنهای میفرمودند: شما مانند خورشیدی هستید که نورافشانی میکنید.
آقای هاشمیرفسنجانی در بیان وضعیت خاصی که بعد از تصمیم نسبت به عزل قائممقامرهبری پیش آمد و آن ها به حضور امام رسیده و از امکان ایجاد خلاء رهبری صحبت می کنند ، این طور میگوید:
«در جلسهای که با حضور سران سه قوه ، آقای نخست وزیر( وقت) و حاج احمد آقا در محضر امام بحث شد . حرف ما با حضرت امام این بود که اگر این قضیه اتفاق بیفتد، ما بعدا با قانون اساسی مشکل داریم ، زیرا ممکن است خلاء رهبری پیش بیاید . ایشان گفتند : خلاء رهبری پیش نمیآید و شما آدم دارید . گفتیم چه کسی ؟ ایشان در حضور آقای خامنهای گفتند : این آقای خامنهای»
وی به نقل از مرحوم حاج احمد آقا خمینی میگوید :
وقتی آیتالله خامنهای در سفر کره شمالی بودند، امام گزارش های آن سفر را از تلویزیون میدیدند. از آن منظره دیدار از کره و استقبال مردم و با سخنرانی ها و مذاکرات خود در آن سفر خیلی جالب و امام گفته بودند «الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند.»
همینطور دختر حضرت امام ، خانم زهرا مصطفوی راجع به لیاقت آیتالله خامنهای به رهبری از نظر امام نقل میکنند که: « من مدتها قبل از برکناری قائممقامرهبری از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیتالله خامنهای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت در رهبری لازم نیست و ایشان نفی کردند و از مراتب علمی ایشان پرسیدم و صریحا فرمودند که ایشان اجتهادی را که برای ولیفقیه لازم است دارد.»
مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت
وقتی ایشان (مقام معظم رهبری) برای رهبری انتخاب شدند عدهای به آیتالله بهجت گفتند: آقای خامنهای جوان است برای برای رهبر شدن!
آیتالله بهجت در جواب آن عده فرمودند: همان یکبار که گفتند حضرت علی علیهالسلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافیست...
این جمله عارفی همچون آیت الله بهجت، تکاندهنده است. ایشان مخالفین رهبرمعظم انقلاب را با مخالفین امیرالمؤمنین مقایسه کردند.
آیت الله صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از رهبرمعظمانقلاب به ذکر خاطرهای از دیدار ایشان با مرحوم آیتاللهالعظمی بهجت(ره) پرداخت.
وی گفت: در ابتدای کار رهبرمعظمانقلاب نزد آیتالله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگیهایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟
مرحوم آیتالله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید (اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص میدهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین میکنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.
آیت الله صدیقی سه شنبه 28/2/89 در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور رهبر معظم انقلاب برگزار می شد پس از بیان فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند:
"آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم، اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت."
آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند:
"از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟
آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."
آیت الله صدیقی در ادامه همین سخنرانی اضافه می کند: مرحوم آیت ا... احمدی میانجی از عرفای زمان و از شاگردان آیتاللهالعظمی بهجت(ره) بودند. ایشان به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شده بودند، در یکی از تشرفات گفتند که از امام زمان در خصوص رهبری آقا سید علی سوال کردم: آقا! نظرتان در مورد ایشان چیست؟
امام زمان (عجّل ا... تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: ایشان از ما هستند.
به نقل از حجتالاسلام صدیقی از زبان یکی از دوستان نزدیکشان که به حضور آقای بهجت رفتوآمد داشتهاند: در یک جلسهی دو سه نفری که خدمت آیتاللهالعظمی آقای بهجت بودیم یک کسی انتقاد گونهای را خواستند به رهبری خدمت آقای بهجت بازگو کنند. آقای بهجت به یک نگاه تندی به ایشان فرمودند: شما بهتر از ایشان سراغ دارید. من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.
حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم نقل میکند:
یکی از رفقا ما به نام آقای رجالی ، که از قدیم با حضرت آیت الله بهجت خیلی رفت و آمد داشت و درس ایشان را خیلی شرکت می کرد و خیلی آدم با صفا و سالم و خوبی است، ایشان چند مورد از ایشان را برای ما نقل می کرد .
یکی اینکه می گفت ، آیت الله بهجت ، به این راحتی هر کسی را راه نمیدادند برای ملاقات ، آن هم برای ملاقاتهای طولانی و این حرفها .
ولی آیتالله خامنهای مرتب خدمت آیتالله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند. زیاد و به طور مخفیانه آقا میآمدند قم و میرفتند خدمت آیتالله بهجت .
یکی از زمانهایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان میگفت که آیتالله خامنه ای گاهی سحر میآمدند . در آن موقعیت حساس میآمدند خدمت آیتالله بهجت و میرفتند. خوب این نشانه علاقه شدید آیتالله بهجت به رهبرمعظمانقلاب است که در این موقع شب و سحر آقا را میخواستند و با هم بودند و صحبت میکردند .
بعد باز ایشان میگفتند چند سال پیش که آیتالله خامنه ای یک هفتهای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابانها .
آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان ؟
آیتالله بهجت فرمودند : " اگر مردم میدانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمینشست " .
این تعبیر خیلی زیباست که اگر مردم میدانستند استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمینشست .
شش ماه قبل از فوت آیت الله بهجت ( یعنی حدود شش ماه قبل از فتنه 88 ) ایشان فرموده بودند که : "آقا را بگویید بیایند اینجا با ایشان کار دارم " .
آقا را خواسته بودند و آیتالله خامنهای آمده بودند این جا قم . صحبتهایی با هم داشتند از جمله آیتالله بهجت فرموده بودند : " خطری به سمت شما دارد میآید و من این خطر را احساس میکنم و من آن چه باید برای شما انجام بدهم ، برای سلامتی شما انجام دادهام (حالا نذر باشد یا هر چیز دیگر )" .
و فرموده بودند : " خودتان هم هر کاری میتوانید انجام بدهید " .
البته کاملش را حاج آقای صدیقی روی منبر نگفتند .
ولی بعدها یکی از دفتری های آیتالله بهجت که اطلاع داشتند و کامل تر گفتند .
گفتند چند روزی گذشت و باز دوباره حضرت آیتالله بهجت گفتند که : " آیتالله خامنه ای را بگویید یک نفر بفرستند من با ایشان کار دارم ". حاج آقا محمدی گلپایگانی(رییس دفتر رهبر معظم انقلاب) را آیتالله خامنه ای فرستادند پیش آیتالله بهجت.
آیتالله بهجت دومرتبه تأکید کردند: " که من برای سلامتی شما هرکاری میتوانستم انجام دادم . خودتان هم یک کاری انجام بدهید " . برای بار دوم بعد از چند روز این تأکید را آیتالله بهجت داشتند که به واسطه آقای محمدی گلپایگانی به آقا خبرش رسید و خود آیتالله خامنهای هم هرکاری باید انجام بدهند انجام داده بودند.
آقازاده آیت الله بهجت نیز میگفت که یک موقعی آیتالله خامنهای تشریف آوردند قم ، بعد آیتالله بهجت فرمودند : " همه از اتاق بروند بیرون " . حالا هر کس میآمد ملاقات آیتالله بهجت ، پسر آقا و بعضی های دیگر هم حضور داشتند .
بعد میگفت : یک موقعی آیت الله خامنه ای که آمدند ، آیت الله بهجت فرمودند : " هیچ کسی نماند ، همه بروند بیرون من با آقا حرف خصوصی دارم " و بعد تا مدتی با هم بودند و به طور خصوصی و ما همه رفته بودیم بیرون از اتاق ، این قدر با هم صمیمی بودند .
حجت الاسلام آقاتهرانی از شاگردان آیتالله بهجت در جواب سوال نشریه 9 دی در مورد رابطه خیلی رفت و آمد داشت با آیتالله گفت:
این را باید از آیتالله مصباح بشنویم، چون ایشان رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. البته امام(ره) خودشان به حضرت آیتالله خامنه ای فرموده بودند که از آقای بهجت استفاده کنید. ایشان هم نامهای مینویسند و به حاج آقا مصباح میدهند که این را شما لطف کنید و به آقای بهجت بدهید. البته ظاهرا آن طور که من اطلاع دارم، حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط میگذارند که من به شرطی نامهرسانی میکنم که نامه را ببینم و نسخه ای هم کپی کنم و نگه دارم. حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیتالله مصباح داشتند، قبول میکنند. ظاهرا حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیتالله مصباح میآوردند و آیتالله بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان مینوشتند و در مواقعی هم به حاج آقا میفرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید. یک بار رهبر انقلاب برای آقای بهجت مینویسند که من این موارد را می دانم و انشاءالله عامل خواهم بود ولی توقعم بیش از این است که آقای بهجت در پاسخ نوشته بودند اینها را عمل کنید، در فرصتی که پیش بیاید، دیگر شما برای من نامه ننویسید، من خودم برای شما نامه مینویسم. تا این که امام از دنیا رفتند، یادم است ما مشهد بودیم که حاج آقا مصباح برای بیعت با آقا به تهران آمده بودند و از آنجا هم به مشهد آمدند. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت خدمت آقا رفته بودم ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم، چون آیتالله بهجت یک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض میکنم و بعد شروع کرده بودند که حالا دیگر وظایف شما این است. بعد آقا به آیتالله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلیها از مردم و مسئولین با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون میدانم که ایشان اصلا بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمینویسند و صحبت نمیکنند.
آیت الله بهجت، همواره بر حضور شاگردان ممتاز خود همچون آیتالله مصباح و دیگران بر حضور در عرصه سیاست تاکید داشتند.
آیت الله مصباح یزدی در این زمینه میفرمایند: «بنده باید عرض کنم که بزرگترین مشوّق خود بنده در پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، خود ایشان بودهاند و به صورتهای مختلف به دوستان و کسانی که در درس شرکت میکردند، سفارش میکردند که به اینگونه مسائل اهمیت بدهند و اشاره میکردند که اگر کسانی که تقیّد به مسائل علمی و معنوی دارند، به این کارها نپردازند، روزگاری بیاید که جوّ سیاست اجتماع به دست نااهلان بیفتد و جامعه اسلامی را از مسیر خودش منحرف کند. حتی گاهی پیغامهای خاصی برای حضرت امام (قدس) در ارتباط با همین مسائل سیاسی میدادند که در یک موردش بنده با یکی از دوستان، واسطه در رساندن این پیام خاص به حضرت امام بودیم.»
مرحوم آیت الله العظمی بهاالدینی:
آیتالله بهاالدینی، عالم و عارفی است که بارها خدمت امام زمان مشرف شده است.
یکی از نزدیکان آیتالله بهاالدینی هم در باره پیش بینی ایشان در باره رهبری آقا اینچنین نقل میکند: گاهی که صحبت از قائم مقامی برخی افراد بعد از امام می شد، ایشان لبخندی ملیح زده و با تامل اندیشمندانهای میفرمود: ما این طور نمیبینیم، چون خدا نمیخواهد، هر چند بعضی تلاش میکنند . خیال می کنند میتوانند برای شیعه از جانب خود رهبر و مرجع درست کنند.
زمانی برای امضای قائممقامیرهبری، خدمت آیتالله بهاءالدینی میرسند، ایشان امضاء نمیکنند. هرچه از فرستادگان آقای منتظری اصرار از ایشان انکار. تا آنجا که خود آقای منتظری شخصا خدمت ایشان میرسند و تمام کتابهایی را که درباره ولایت فقیه نوشته است را جلوی آقای بهاءالدینی میچیند. آیتالله بهاءالدینی تمام کتب را جمع میکنند و به آقای منتظری می گویند: «ولایت فقیه نوشتی نیست، فهمیدنی است.» بعد که از ایشان میپرسند: آقا چرا ایشان را تایید نکردید مگر کس دیگری هم میتواند؟ میفرمایند: نظر ما سیدعلی خامنهای است.
آن گاه این داستان را بیان می کردند که: در زمان سید ابوالحسن اصفهانی برای مرجعیت بعد از ایشان، تبلیغ زیادی برای میرزا محمد حسین اصفهانی (کمپانی) کردند، ولی از آن جاکه خدا نمیخواست، میرزامحمدحسین اصفهانی پنج سال قبل از سید ابوالحسن اصفهانی رحلت کرد و سید ابوالحسن اصفهانی بر پیکرش نماز خواند.
در زمان ریاست جمهوری آیتالله خامنهای ، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشتند . آقای فاطمینیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای بهاءالدینی خیلی نزدیک شد .
بعد از رهبری مقام معظم رهبری ، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمیرفتند .
آقای خامنهای به آقای فاطمینیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند و اگر هزینهای هم دارد بدهید.
بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند که آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.
خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان میآیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری میشوند برای معالجه .
این را آقای صدیقی میگفت، میگفت من رفتم عیادتشان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟
آیت الله بهاءالدینی گفتند : الحمدلله! الحمدلله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنهای) گوش کردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما .
روزی بعد از ملاقات حضرت آقا با آیتالله بهاءالدینی از ایشان میپرسند که آیا دیروز رهبرمعظمانقلاب به اینجا آمده بود؟ ایشان در جواب میفرمایند: بله چند دقیقه خورشید اینجا تابید و رفت، او چون خورشید دارای خیر و برکات است.
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان با بیان خاطرهای درباره عیادت مقام معظم رهبری از آیتالله بهاءالدینی گفت: آیتالله بهاءالدینی از این دیدار بسیار به وجد آمدند و به رهبرمعظمانقلاب با عنوان «السلام علیک یا ودیعةا...» سلام دادند؛ این در حالی بود که رهبرمعظمانقلاب از نظر سنی جای پسر آیتا... بهاءالدینی به حساب میآمدند.
حجت الاسلام فاطمی نیا می گوید: بعد از فوت امام خمینی، رهبر انقلاب به دیدار آیتالله بهاالدینی میروند. آیتاللهالعظمی بهاالدینی اصرار داشتهاند که دست آقا را ببوسند و آقا هم نمیگذاشتند. این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را میبیند میفرماید:
اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جدهام زهرا مشرف شدم به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم.
یکی از روزها که حضرت آقا تشریف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آیتاللهالعظمی بهاءالدینی خبر میدهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه میشوند آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادهاند. میگویند: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان میفرمایند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمدهام استقبال.
مرحوم آیت لله العظمی فاضل لنکرانی
ایشان میفرمایند: الان حمایت از رهبرمعظمانقلاب ، از زمان امام، واجبتر است چرا؟ بالاخره همانطور که از امام، نه شخص امام، مقام امام«بما انه مقام رهبری» واجب بود، الان این معنا بیشتر احساس ضرورت و نیاز دارد. این مقام، واجب الاطاعه است و باید محترم شناخته بشود. ایشان (آیت الله خامنهای ) ستون خیمه مرجعیت هستند. اگر ایشان نبودند ما هم نبودیم.
فرزند این مرجع فقید در گفتوگویی تصریح کردهاند: حضرت آیت الله مرحوم فاضللنکرانی در خصوص شخص رهبرمعظمانقلاب میگفتند: ایشان مصداق بسیار روشن و بسیار خوب برای این منصب هستند و مکرر تاکید داشتند: برای احراز این منصب در شرایط کنونی کسی بهتر از حضرت آیت الله خامنهای نداریم.
ایشان بعد از ارتحال امام نیز از جمله بزرگانی بودند که نسبت به حمایت از حضرت آیتالله خامنهای تاکید فراوان داشتند.
علامه حسنزاده آملی
صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیتالله طباطبایی(ره) درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان (عج).
علامه عظیمالشأن حضرت آیتالله حسنزاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب میکنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه میفرمایند این کار را نکنید. علامه حسنزاده میفرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم.
ایشان سه ماه پس از فتنه 88در جای دیگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است.
و یا در جایی دیگر به رهبر انقلاب فرمودند: «به جد اطهرت قسم که اگر میشنیدم که تو دست کجی، یک دونه خرما را میشنیدم یا میدیدم که دستت کج بود ولو به یک دونه خرما، به استقبالت نمیاومدم. چون میبینم پاکی اومدمُ چون میبینم به اخلاص داری کار میکنی اومدم.»
حجتالاسلام والمسلمین صمدی آملی، یک روز پس از سفر حضرت آیتالله خامنهای به آمل به دیدار علامه رفته و ایشان، نکتهای در خصوص دیدار مذکور فرمودند: «اگر یک میکرون در آقای خامنهای غلوغش، ناخالصی، غلوغش و (هر تعبیری میخواهید)، یک میکرون، یک میلیونوم، یک هزارم اینها در ایشان میدیدم نمیآمدم، چه کار دارم؟»
آیتالله العظمی جوادی آملی
ایشان میفرمایند: رهبرمعظمانقلاب سیر عروج امام امت است که به آیتالله خامنهای رسیده است. لذا نهضت اسلامی و امت میلیونی ، آن مراجع عالیقدر و حوزههای علمی همگی پشت سر رهبر قرار دارند و فرامین ایشان را مطاع میدانند زیرا پیامبر گرامی اسلام فرموده است :
از آن کسی که متولی و زمامدار امور مسلمین است اطاعت کنید ، چون بقاء نظام اسلامی در گرو پیروی از رهبرمعظمانقلاب است .
در جایی دیگر می فرماید: رهبری نه پست است نه مقام ، بلکه امام جامعه است.چگونه است که در نماز با اقتدای چند نفر میگوییم امام جماعت ، اما به رهبر جهان اسلام نگوییم امام؟ هر لفظی غیر از امام خامنهای جفاست به ایشان.
مرحوم آیتالله خوشوقت
به نقل از آیتالله صفاییبوشهری، آیتالله خوشوقت درباره رهبرمعظمانقلاب میفرمودند که خداوند این منصب را به ایشان داده وهر ابزاری که برای این منصب لازم است را نیزبه ایشان هدیه داده است و رهبری را همیشه حضرت آقا صدا میکردند و حراست ازحریم ولایت را بر همگان واجب میدانستند.
علامه مصباحیزدی
آیتالله مصباحیزدی میفرمایند: اگر امثال بنده شبانهروز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده، والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت برنمیآییم. رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم(ع) است.
شهید آیتالله مطهری
شهید مطهری در پنجم بهمن 1353 به تجلیل از شخصیت آیتالله سیدعلی خامنهای پرداخته است. آیتالله خامنهای در آن زمان توسط شهربانی استان خراسان بازداشت شده بود. در گزارش ساواک آمده است: «مطهری در محل دانشکده الهیات دانشگاه تهران، ضمن اظهار تأسف از بازداشت سیدعلی خامنهای اظهار داشته: ما کمتر نمونه ارزنده چون [آیتالله]خامنهای داریم و این نیروها هم باید اینگونه هدر روند و گوشههای زندان تلف گردند. مطهری پس از ستودن]آیتالله[خامنهای او را از عوامل مؤثر در روشن کردن افکار اجتماع دانسته است»
همسر
شهیدمطهری نقل می کند آیتالله مطهری میگفتند : سیدعلی خامنهای از نمونههای ارزندهای است که برای آینده،
موجب امیدواری است. من از اخلاص آقای خامنهای تعجب میکنم، ایشان هیچ به دنبال
خودنمایی نیست که بخواهد خودش را مطرح کند و خودش را نشان بدهد، من در جریان کمیتة
استقبال از حضرت امام بیشتر به تقوای ایشان پی بردم.
شهید آیت الله دکتر
بهشتی
بنا بر اسناد ساواک، شهید مظلوم بهشتی در سالهای پیش از انقلاب ضمن تمجید از شخصیت حضرت آیتالله خامنهای پیش بینی کرده بود که در آینده ایشان یکی از علمای موجه ملی و با نفوذ کشور خواهند شد.
همچنین در این اسناد آمده است که آیت الله سید محمد بهشتی در مشهد با حضرت آیتالله خامنهای رابطه بسیار نزدیک داشت و از افکار او بسیار تمجید و تحسین میکرد.
آیتالله دکتر شهید بهشتی، چند ساعت قبل از شهادتشان با اشاره به پیامی که حضرت امام به آیتالله خامنهای فرستاده بودند، فرمودند: خوشا به حال آقای خامنهای که ولی امر مسلمین چنین پیامی را برای ایشان فرستاده است و این پیام نه برای دنیای ایشان، بلکه برای آخرت او هم بسیار ارزشمند است و من آرزو دارم با چنین پیامی از ولی امر مسلمین از دنیا بروم.
شهید مظلوم دکتر بهشتی فرمودند چهره ای مانند شخصیت آیتالله خامنه ای خداوند ذخیره کرده برای رهبری این انقلاب.
آیتالله محمدی گلپایگانی(رییس دفتر رهبر معظم انقلاب)
بارها و بارها این پیام به ما رسیده است از افراد مختلف که در خواب و مکاشفه، امام زمان میفرمایند: ما سید علی را تنها نخواهیم گذاشت..
آیتاللهالعظمی سیستانی
آیتالله سیستانی هم تصریح میکند که «من هر شب آیتالله خامنهای را دعا میکنم» و میفرماید: «امروز سربلندی و عزت اسلام در گرو عزت جمهوری اسلامی ایران است و عزت و سربلندی جمهوری اسلامی ایران نیز در گرو سربلندی و موفقیت آیتالله خامنهای میباشد.»
من زمان آقای خمینی هر شب برایشان دعا میکردم و امروز برای آقای خامنهای هر شب دعا میکنم.
در دیدار اعضای بیت امام فرمودند: «همواره پشت سر رهبرانقلاب حرکت کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.»
آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی
ایشان معتقد هستند: "اگر رهبرمعظمانقلاب حرمت نداشته باشند امروز هیچکدام از ما ایرانیها حرمت نخواهیم داشت."
"تبعیت از حکم حکومتی ولی فقیه بر مراجع تقلید هم واجب است."
آیتالله العظمی نوری همدانی
ایشان می فرمایند: "آیتالله خامنهای حسین زمان است و دشمن نخواهد توانست یک ولیفقیه مدیر، مدبر، شجاع، فصیح و زمانشناس را تحتتأثیر قرار دهد. آنقدر ویژگی و شایستگی از جمله شجاعت، تدبیر، فرهنگ، فقه، زمانشناسی و معلومات در وجود آیت الله خامنهای هست که بعد از امام راحل هیچ کس نمیتوانست این خلا را پر کند."
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی
آیتالله صافی می گویند:" بنده در تمام ملاقاتهای خصوصی با مسؤولان و ائمه جمعه سفارش میکنم که تقویت آقای خامنهای تقویت نظام و انقلاب است، خدا را شکر کنید که ایشان در تمام مسائل و تمام خطرات پیشقدم بودهاند و واقعا ناخدای خوبی است در این دریای طوفان زده.
شما خیال نکنید اگر ما اعتراض داریم، مخالف روند نظام و انقلاب هستیم، نه بلکه از روی دلسوزی برای نظام و تقویت رهبری حرف میزنیم و در تمام مراحل، پشتیبان هستیم.
ما چه حکومتی را بپذیریم که در رأس آن مثل آقای خامنهای را پیدا کنیم؟ کی بهتر از ایشان که با تمام وجود مقابل دنیای زورگو و بیمنطق ایستاده است و دنیا هم از ایشان حساب میبرد و ما باید او را کمک کنیم ".
"ایشان – رهبر معظم انقلاب- نعمت بزرگ خداست؛ اگر قدر ایشان را ندانیم چوب میخوریم."
مرحوم حاج احمد آقا خمینی:
آیتالله خزعلی از حاج احمد آقا نقل میکند که در سال 69 بنده به حاج احمدآقا خمینی گفتم که شما طی یک سخنرانی اعلام کردید که «هر کس بین اطاعت از رهبرمعظمانقلاب و امام راحل(ره) تفاوت قائل باشد، در خط آمریکاست» که ایشان با تأیید دوباره این سخن گفتند: "بنده از روی اعتقاد این حرف را زدهام." بعد ایشان فرمودند: "برخی از این افراد دور من را گرفتهاند که بنده را در مقابل حضرت آیتالله خامنهای قرار دهند که من متوجه شدم و توی دهنشان زدم.»
حاج احمدآقا در ادامه فرمودند: "باید به این احمقهایی که میگویند آقای خامنهای نباید رهبر شود، گفت «پس چه کسی؟» اگر نظر آنها بر روی فلانی است، او که حتی توانایی ادارة خانواده خود را ندارد چه برسد به یک مملکت."
همچنین ایشان فرمودند:" سه سال قبل از عزل منتظری، یعنی سال 1365، سران قوای سهگانه کشور در جماران جلسه داشتند که آن روز آقای منتظری نیز با امام راحل(ره) ملاقاتی داشت، آنها مشغول بحث و گفتوگو بودند که یکدفعه امام خمینی برخلاف معمول بدون زدن در، با ناراحتی وارد اتاق میشود.
بنا به گفته حاجاحمدآقا، در این جلسه خود ایشان، میرحسین موسوی با منصب نخستوزیری، موسوی اردبیلی رئیس قوه قضاییه، هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و آیتالله خامنهای نیز با سمت ریاست جمهوری حضور داشتند.
امام(ره) با ناراحتی تمام گفتند: بنده از اول گفتم منتظری به درد رهبری نمیخورد، مجلس خبرگان رأی بر شایستگی او داد و بنده به خاطر التزام به قانون پذیرفتم، ولی امروز به صورت صریح این سخن را تکرار میکنم.
در آن وضعیت سکوت عمیقی در جلسه حاکم شد که آیتالله خامنهای با طرح این سئوال که پس چه کسی عهدهدار رهبری شود؟ سکوت را شکستند که در همین لحظه امام بدون کوچکترین مکثی انگشت اشاره را به سوی حضرت خامنهای گرفتند و گفتند: « مگر خود شما از دیگران چه کم دارید.»
وی گفت: سکوت بیشتر شد تا حدی که نفسها به شماره افتاد. خود رهبرمعظمانقلاب خطاب به امام گفتند: «این مسئله که شما میفرمایید موضوع جدیدی است، بنده میخواستم شما به اعضای این جلسه حکم ولایی کنید که ما حق دم زدن از این جلسه را نداریم تا شما حکم بفرمایید. امام نیز این حکم را کردند.
حاج احمد آقا در توصیهای به مردم و فرزندانشان میفرمایند:"من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کردهام که کوچکترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی بر خلاف میل رهبری بر ندارم. و اگر شما مردم هم چنین پیمانی را تجدید کنید، مطمئن باشید که ما در تمام زمینهها بر آمریکا پیروز میشویم... به حسن و برادرانش این توصیه را مینمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام کشور را میخواهند. هرگز گرفتار تحلیلهای گوناگون نشوند که دشمن در کمین است."
در ملاقاتی که رهبرمعظمانقلاب با حاج احمدآقای خمینی داشتهاند، ایشان میفرمایند: "حضرت امام بارها از جنابعالی بهعنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند."
وی می فرمایند: "هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشهناپذیر انقلاب اسلامی ماست. ما امروز موظف هستیم پشت سر رهبرمعظمانقلاب حضرت آیتالله خامنهای حرکت کنیم. اطاعت از خامنهای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از آیتالله خامنهای است، در خط آمریکاست."
آیتالله شهید دستغیب
"چیزی که بنده نسبت به این شخص بزرگ فهمیدهام این است که فردی است خدایی، هویپرست نیست، مقام نمیخواهد، قدرت نمیخواهد به دست بگیرد، امتحان خودش را پیش از پیروزی و بعد از پیروزی داده است، در هر پُستی که بوده امتحان خودش را داده است... آقای خامنهای مقام نمیخواهد، مقام بر روی او اثر نمیگذارد."
میرزا اسماعیل دولابی
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی از عرفای مشهور تهران، فرموده بودند: امام خمینی ـ رحمت الله علیه ـ مظهر مهابت بود و رهبری مظهر محبت. خداوند متعال به امام نعمتها را یکجا داد و امام هم این نعمتها را برای استقرار نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند؛ ولی نعمتها به حضرت آقا را، خدا تدریجی به ایشان میدهند و در هر زمان متناسب با شرایط خدا نعمتهایی را به ایشان میدهد. یعنی شرایط آن نعمت را خود آقا فراهم میکند.
مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی
به نقل از حجتالاسلام راشدیزدی، مرجع
تقلید جهان تشیع، حضرت آیتاللهالعظمی گلپایگانی، برای رهبرمعظم عبای ظریفی هدیه
فرستادند و فرمودند: اگر دیدم کاری را شما انجام میدهید و خلاف مطلب اسلامی است،
من تذکر میدهم، اگر تغییر دادید بسیار خوب، اگر تغییر ندادید من دیگر صحبت نمیکنم
و تضعیف شما را حرام میدانم. عمده عظمت شماست. شما رهبرمسلمین هستید و نمیخواهم
صحبتی کنم در یک فرعی که شما را تضعیف کردهام.
آیتاللهالعظمی وحید خراسانی
هنگامی که آیتالله آملیلاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند، ایشان فرمودند: "به هرطریق که می توانید این سید را کمک دهید ایشان تنها است اگر شما او را کمک نکنید پس چه کسی به ایشان یاری رساند."
روزی یکی از طلبهها خدمت آقای وحید خراسانی میرود و از اوضاع و احوال کشور گلایه میکند و ایشان خطاب به این طلبه جوان میگویند:" آیا من می وانم کشور را اداره کنم ؟
این طلبه جوان بعد از مدتی تفکر می گوید؟ خیر شما نمیتوانید این کشور را اداره کنید
آیتالله وحید میگویند به راستی چه کسی بهتر از رهبرمعظمانقلاب میتواند این کشور را اداره کند."
آیت الله محمد مهدی شب زنده دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه ای بر اساس موازین است. »
وی ادامه داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می کنند و اصل در این است که هوا و هوس ندارند و وقتی تشخیص می دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می کنند و این یک شهادت بزرگی است.
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: گدر جلسه دیگری هم آیت الله وحید خراسانی از آیت الله خامنه ای و پدر ایشان تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف می شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم. "
وی بیان داشت: "این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است."
آیتا... وحید خراسانی، در دیدار با جمعی از اساتید حوزه با تاکید بر پشتیبانی دائمی از جمهوری اسلامی گفت: حفظ این نظام از اوجب واجبات است.
وی درباره رهبر معظم انقلاب اسلامی گفته است: "من ایشان را از قدیم میشناسم و در سلیمالنفس بودن ایشان تردیدی ندارم."
یکی از طلاب که خدمت آیت ا... وحید خراسانی رسیده بود و مطالبی را با ایشان مطرح کرده بود، ایشان گفته بود یعنی من وحید بروم حاکم بشوم، مگر من میتوانم؟ سید اولاد پیغمبر دارد به خوبی کشور را اداره میکند.
مرحوم آیت الله طالقانی
مرحوم آیتالله طالقانی تصریح میفرمودند: "آقای خامنهای امید آینده اسلام است. آیتاللهالعظمی میلانی در سنین جوانی ایشان را مجتهد خطاب میکند."
مرحوم آیت ا... العظمی اراکی
اعلام میدارند:" انتخاب شایسته جناب عالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است."
شهید آیت الله صدوقی
به نقل از حجت الاسلام راشد یزدی، در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندرعباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران میروی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود:«تقدیم به محضر مبارک آیتاللهالعظمی آقای خامنهای» پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیتاللهی رسیدهاند؟ آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: «بله که آیتالله هستند»
شاگرد آیت الله قاضی
یکی از شاگردان آیتالله قاضی در اوایل انقلاب، پیش بینی جالبی از سرنوشت همراهان و یاران حضرت امام کرده اند که خواندنی است.
به گزارش جهان، عارف ربانی مرحوم آیتالحق حاج سیدهاشم رضوی اوائل انقلاب فرموده بودند: اطرافیان آقای خمینی دو گروه هستند، یک گروه آخرتشان به دنیا میچربد و یک گروه دنیایشان به آخرتشان میچربد. آن گروه که آخرتشان مقدم به دنیا است، دور و بر آقای خامنهای جمع هستند ولی آنان که دنیاشان به آخرت مقدم است از دور و بر امام و بعد هم آیتالله خامنهای جدا میشوند.
آیتالله العظمی سیدکاظمحائری
حضرت آیتالله «سیدکاظم حائری»، از مراجع قم، که مقلدان زیادی در عراق دارد، وقتی به دیدار رهبری رفتند، اصرار داشتند دست رهبری را ببوسند اما آقا اجازه ندادند. بعد از آن، آقا به دیدار ایشان رفتند و به گفته حجتالاسلام «مروی»، حضرت آیتالله حائری، در تماسی اعلام شرط کردند که اگر ملتزم به این شرط میشوید، بازدید آقا را قبول میکنم و آن شرط این بود که دست آقا را ببوسد و بالاخره به زور دست آقا را بوسید.
آیت ا... مهدوی کنی:
"نعمت وجود رهبرمعظمانقلاب را باید قدر دانست و کسانی که قدر رهبری را نمیدانند ناسپاس هستند، هر کس اگر به فکر مردم و کشور است باید قدر رهبری را بداند.
اگر میخواهیم انقلاب حفظ شود باید جانشین امام خمینی(ره) که رهبرمعظمانقلاب هستند را حفظ کرد."
آیتالله محمد یزدی
"در جلسهای در خصوص فتنه اخیر من خیلی ناراحت بودم و میخواستم گریه کنم، اما آقا به من امیدواری دادند که ناراحت نباش این مسأله هم میگذرد؛ یک شخصی همانند رهبرمعظمانقلاب که در این سطح، مسؤولیت امت اسلامی را دارد، من خیال میکنم امام عصر(عج) ایشان را کمک میکنند؛ البته من نمیگویم امام زمان(عج) به ایشان پیغام میدهند و یا ایشان به محضر امام (عج) میرسند، بلکه نمیگویم میشود، امام زمان (عج) ایشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخی قضایا، کل امت و جامعه اسلامی در معرض خطر قرار میگیرد و رهبرمعظمانقلاب هم مسؤولیت حفاظت از این امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ایشان را تنها بگذارد و در تصمیمگیری اشتباه کند، جامعه اسلامی آسیب میبینند؛ بنابراین، عنایت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبیرهای رهبرمعظمانقلاب میبینم؛ به همین دلیل هم گاهی ایشان به قم میآیند و برمیگردند، بدون اینکه کسی متوجه شود، به همین دلیل معتقدم ایشان عالیترین تدبیر را در حوادث دارند، بعد از امام راحل یکی از ذخایر پرقیمتی که خداوند برای این امت و برای شرایط این زمان ذخیره کرده است، آیتاللهالعظمی خامنهای است که ما وقتی محاسبه میکنیم، اگر قرار بود که در شرایط حساسی مانند امروز کس دیگری غیر از ایشان، در مقام رهبری باشد، معلوم نبود چه بر سر کشور میآمد."
آیتالله مؤمن
آیتالله مؤمن با آن درجه از تقوا، نظرشان بعد از امام راحل این بود که اعلم آقای منتظری هستند، بعد که در شورای فقهی رهبرمعظمانقلاب رفتند و نظرات فقهی ایشان را دیدند گفتند ما در این جلسه فهمیدیم که خداوند این نعمت را به هر کسی نمیدهد.
آیت ا... ملکوتی:
"من از زمانی که حضرت آیتالله خامنهای رییسجمهور بودند ایشان را درک کردم و متوجه شدم که به تمام معنا لیاقت کامل را برای اداره و مدیریت نظام اسلامی و جمهوری اسلامی ایران داشتند.
بعد از ارتحال امام راحل، حضرت آیتالله خامنهای به بهترین شکل ممکن انقلاب اسلامی را اداره کردهاند و این نعمت بسیار بزرگی است که همه باید قدردان آن باشیم.
علمای قم، مراجع تقلید و آقایان و فضلا بهتر از دیگران به لیاقت و شایستگی و اهلیت رهبرمعظمانقلاب آگاه هستند و ایشان به نحو احسن این نظام را حفظ کردهاند.
همان گونه که حضرت آیتالله خامنهای در اجتماع مردم قم فرمودند اهل قم اهل فهم و علم هستند و برای حفظ نظام اسلامی باید از رهبر معظم انقلاب اسلامی مراقبت و مواظبت کنند.
امیدوارم در سایه حمایت و عنایت خداوند تبارک و تعالی و وجود رهبرمعظمانقلاب، این انقلاب اسلامی به ظهور حضرت ولی عصر(عج) متصل شود و خداوند حضرت آیتالله خامنهای را برای اسلام و انقلاب اسلامی حفظ بفرماید و سایه ایشان را بر سر ما مستدام بدارد.
بر همه اعم از مراجع و غیر مراجع واجب است که اسلام را حفظ کنند و در حال حاضر حفظ دین اسلام با حفظ کردن حضرت آیتالله خامنهای میسر است.
مرحبا به سیدحسن
به نقل از آیتالله صدیقی، قبل از انقلاب، وقتی حضرت آقا جوان بودند، همراه شهید هاشمینژاد سفری به رشت داشتند، در زمان حضورشان در رشت درباره اینکه آیا شخص عالم و عارفی هست که برای کسب فیض به دیدار ایشان بروند از مردم میپرسند. نشانی شخصی به نام آقا سیدصفی را به آقا میدهند که گویا دارای کراماتی بودند. حضرت آقا به همراه شهید هاشمینژاد، قصد دیدار آقا سیدصفی را میکنند و به منزل ایشان میروند. آقا سیدصفی در حالی که عدهای شیخ و مرید دور ایشان حلقه زده بودند، هنگامی که چشمشان به حضرت آقا میافتد، بلند میشوند و با حالت استقبال به طرف آقا میآیند و آقا را اینگونه خطاب میکنند که: مرحبا به سیدحسن، این در حالی بوده که طرفین همدیگر را نمیشناخته و ندیده بودند. آقا میفرمایند من سید حسینی هستم نه حسنی، آقا سیدصفی اشاره میکنند که مادر شما سیدحسنی هستند و شما از طرف مادر حسنی هستید. سپس با حضرت آقا مشغول صحبت میشوند و اشاره میکنند که شما در آینده مقامی پیدا میکنید که امور این مملکت تحت امر شماست، حضرت آقا هم میپرسند: شما از آینده من گفتید، آینده خودتان را هم دیدهاید؟ آقا سیدصفی با تأمل و درنگ میگوید: من و همسرم یک سال بیشتر زنده نیستیم...
یکسال دیگر که حضرت آقا در طرقبه مشهد بودند، ماجرای تصادف خونینی را در روزنامه میخوانند که نام آقاسیدصفی نیز در بین کشتهگان بوده است.
حجت الاسلام میر حسینی
"پس از رحلت امام، مجلس خبرگان آیت الله خامنه ای را برای رهبری انتخاب کرد. این موضوع برای من سنگین بود. همان شب در عالم رؤیا دیدم، در جایی شبیه جماران هستم و همه علماو رجال کشور در صف جماعت نشستهاند و منتظر ورود امام هستند، تا به امامت ایشان نماز را بخوانند.
حضرت امام وارد شد و هنگامی که رهبر معظم انقلاب رسیدند، دست به پشت ایشان گذاشتند و فرمودند: شما بایستید و نماز بخوانید. سپس رو به جمع کردند و گفتند: از این به بعد، باید من و بقیه به ایشان اقتدا کنیم.
با این خواب، برای من روشن شد که کار مجلس خبرگان بسیار مهم بود و آقا مورد تأیید هستند.
و برای بار دوم، به خواب رفتم و باز همان ماجرا تکرار شد. چون بیدار شدم، استغفار کردم و خوشحال شدم که چنین موضوعی برای من روشن شد.
برای بار سوم، خوابیدم و باز همان رؤیا تکرار شد. چون چشم ها را گشودم، اشک در حدقهها جاری گشت و گونههایم با نمنم باران اشک، شستوشو گردید."
سید حسن نصرالله
"با توجه به شناختی که از آیتالله العظمی خامنهای در دست دارم و پس از مطالعه و بررسی بسیاری از مدارک و شواهد میتوان گفت، ما در خدمت امام بزرگواری قرار داریم که در رهبری، تقوا، پرهیزکاری و اجتهاد بینظیری است ما در خدمت امامی هستیم که دارای دیدگاهی جامع، عمیق و مستحکم و استوار بر اصول و مبادیی از قبیل "اصول و مبانی فکری "؛ "شناخت نیازها و مشکلات "؛ "شناخت امکانات موجود " و "آشنایی با راهبردها مناسب و همخوان با آن اصول و مبادی " است و به همین دلیل است که ملاحظه میکنیم به راحتی ایشان بر روند جاری در امور آگاهی و اطلاع دارند و با عمق و بینش عمیق آنها را به راحتی ارزیابی میکنند و بیشک این ارزیابی دقیق و عمیق نشات یافته از همین دیدگاه جامع و شامل است و به خاطر همین دیدگاه است که با وجود حوادث و جریانهای مختلف و متفاوت، درباره هریک دیدگاه کارشناسانه خود را همچون یک صاحبنظر نکتهسنج و دقیق بیان میکنند.
ما خود را در برابر شخصیت بزرگ و استثنایی از این حیث ملاحظه میکنیم و میبینیم که بسیاری در این امت هستند که از این شخصیت والا آگاهی و شناختی جز اندک ندارند و به همین دلیل است که به جرات میتوانیم بگوییم که ایشان در میان امت اسلام و حتی در ایران چقدر مظلوم هستند؛ حتی ایشان در مهمترین بعد شخصیتیشان که همان بعد سیاسی و رهبری است هنوز شناخته شده نیستند، چون شخصیتی است که دشمنان از یک سو آن را محاصره کردهاند و از سوی دیگر دوستان آنگونه که باید حق این شخصیت را ادا نمیکنند و این مسئولیت ماست که این امت را با این شخصیت بزرگ و عظیم آشنا کنیم تا از آن بهرههای لازم و شایسته را ببرند و از برکات وجودش چنین رهبری و چنین ولیفقیه و اندیشمند و متفکری برای حال و آینده و دنیا و آخرت خود مستفیض شوند."
در ادامه به دیدگاه برخی شخصیتهای خارجی اشاره میشود.
خاویر پرز دکوئیار
دکتر علی اکبر بشارتی ، وزیر اسبق کشور در مورد ملاقات خاویرپرز دکوئیار با رهبرمعظمانقلاب می گوید: «بعداز صدور قطعنامه 598 سازمان ملل، از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر ایران فشارهای زیادی وارد میشد تا آن را بپذیریم. درهمان ایام خاویر پرزدکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل متحد، برای رایزنیهای لازم به ایران آمد و با حضرت آیتالله خامنه ای که آن زمان رییس جمهور بودند، ملاقات کرد. پس ازملاقات دکوئیار به من گفت: رییس جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغالتحصیل شده است؟ گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از سیسال است که کار سیاسی میکنم و ده سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم. در این مدت کمتر شخصیت سیاسی و رییسجمهوری هست که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدار و هوشمندتر از رییس جمهور شما ندیدهام.»
کوفی عنان
کوفی عنان وقتی با رهبرمعظمانقلاب ملاقات مینماید، ایشان درباره تاریخچه کشور غنا که زادگاه کوفی عنان بوده و همچنین شخصیتها و موقعیت سیاسی و اجتماعی آن صحبت میکنند. این موجب تعجب کوفی عنان میشود و پس از ملاقات میگوید: با اینکه اهل غنا هستم درباره کشور خود به اندازه ایشان اطلاع ندارم. کوفی عنان افتخار رهبری ایشان را نه فقط مختص ایرانیها بلکه کل مسلمانان دانسته و میگوید: ایرانیها و مسلمانان باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند ای کاش ایشان دبیرکل سازمان ملل بودند.کوفی عنان که مقام دبیر کلی سازمان ملل را به عهده داشت در این ملاقات چنان مجذوب شخصیت رهبرمعظمانقلاب میشود که میگوید: «من با شخصیتهای مختلفی از جمله ژاک شیراک و هلموتکهل دیدار داشتهام که به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهام. ولی در ملاقات با ایشان احساس کردم هنوز کسی را مثل ایشان ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا تحتتاثیر قرار داد که پیش خودم فکر کردم چرا شخصیتی مثل من باید دبیرکل سازمان ملل باشد پس از این دیدار شخصیتهایی که مرا جذب کرده بودند همه را به فراموشی سپردم.»
شخصیت و هوشمندی سیاسی رهبرمعظمانقلاب نیز کوفی عنان را به تعجب واداشته است. «همیشه معتقد بودم شخصیتهای معنوی و عرفانی از مسایل سیاسی اطلاعی ندارند ولی در دیدار اخیرم ایشان را در اوج قداست، شخصیتی سیاسی دیدم که آنچه از سیاسیون بزرگ در ذهنم بود، همه را پاک کردم»
ولادیمیر پوتین
«با عنایات به مطالعاتی که من درباره مسیح داشتهام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگیهای نوشته شده برای مسیح را در آیتالله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد. حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمیکرد او تا به این حد، همه جانبهنگر باشد. او حکیم و دانشمندی است که تصمیمگیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمیشود. من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایتفقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.»
دیلیپ داروا، وزیر صنایع بنگلادش
دیدار گروه دیهشت با رهبر ایران از اهمیت ویژهای برخوردار بود و من بسیار تحتتأثیر شخصیت ایشان قرار گرفتم. بسیار مشعوف شدم که با رهبر مسلمین جهان دیدار کردم. ایشان شخصیت بزرگی دارند و حس خاصی در دیدار با ایشان حکمفرما بود. شخصی آرام، که مسلط به مسائل روز مسلمانان و نیاز آنها است و انگیزهی دو چندانی به من برای آشنا شدن با ایشان داد. این دیدار یکی از بهترین خاطراتم بود... من برای اولینبار به ایران آمدهام و مردم آن را میبینم. بنگلادش نیز مانند ایران از بحران اقتصادی به سلامت عبور کرده و رشد صنعتی خوبی داشته است. من از رشد اقتصادی و صنعتی ایران بسیار متعجب شدم و وقتی با رهبر مسلمین جهان دیدار کردم، پی بردم که ایشان در به دست آوردن این رشد نقش اساسی داشتهاند.
هشداری مهم
برخی خطبا در دفاع از رهبری افراط کرده و نگفتنیها را هم می گویند. در مجالس عمومی از سپردن پرچم به امام عصر عجل الله تعالی شریف به وسیله رهبر معظم انقلاب می گویند. این سخنان را با واسطه از شخص بزرگی بیان می کنند. هم خطیب و هم واسطه و هم آن بزرگ، مورداعتماد مردم هستند و به صداقت سخنانشان اعتماد داریم، اما بین گفتنیها و نگفتنیها باید تفاوت قائل شد. به دلیل رواج این نگفتنیها در جامعه ناچار به ذکر دو مطلب هستم.
1-آن چه در ظهور امام غائب مهم است شرایط ظهور است نه نشانه های ظهور. مهمترین شرط ظهور، وجود افرادی است که امامشان را رها نکنند و داستان سقیفه و عاشورا تکرا نشود. قرار است بعد از تشکیل دولت کریمه، یک حکومت زمینی ایجاد شود، نه بهشتی. حکومت زمینی، بدون پایداری امت بر بیعتشان استوار نمی ماند. اگر ولی فقیه را به خاطر اطمینان از تأیید امام زمان قبول داری، سرباز مناسبی برای امام نمی توانی باشی، زیرا در هنگام مشکلات با تأیید چه کسی می خواهی امام زمانت را بپذیری.شرایط زیر را فرض باید کرد:
اگر اطمینان داشته باشی به دلیل نبود نیروی لازم، حکومت ولی فقیه با ناکارآمدی روبرو است. شرایط زندگی بسیار سخت است و آینده سخت تر نیز می شود، اما حکومت وابسته به دشمن، گلستان در کشور درست می کند ولی آرمانها را باید فراموش کرد. اگر به دلیل وظیفه و حقانیت حکومت ولی فقیه از وی حمایت کردی و شعب ابوطالب را به رفاه ترجیح دادی، سرباز وفاداری برای امامت خواهی بود، چون ثابت کردی مانند مردم کوفه دنیاگرا نیستی بلکه حق گرایی. باور داری مکلف به وظیه هستی.
برخی افراد که در همان زمان نقل این مطالب، در حضور آن بزرگان بودند امروز از ولی فقیه فاصله گرفتند، و این هشداری بزرگ برای ماست.
2- اگر شرایط ظهور فراهم نباشد موجب به تأخیر افتادن حکومت امام زمان علیه السلام می شود. سید بن طاووس به فرزندشان در کشف المحجة می گویند که بارها قرار بود آقا بیاید و همه چیز تمام شده بود ولی باز تاخیر افتاد.
از کجا مشخص است باز ظهور به تأخیر نیفتد.
ذکر این مطالب دو خطر دارد. اولا اگر ظهور به تأخیر بیفتد، اعتقادات برخی متزلزل می شود و ثانیا در ارادتمندان به راه اسلام حالت کرختی و تنبلی ایجاد می شود. مبارزه تا رفع همه فتنه ها در عالم فراموش می شود. چون معتقد می شوند تا چند سال دیگر حکوت مهدوی تشکیل می شود. در این صورت چه کسانی باید شرایط ظهور را فراهم کنند.
ساخت مستند ظهور نزدیک است، میوه بیان نگفتنیها است.
البته متأسفانه برخی دلسوزان، به صورت افراطی هر چه در این مستند گفته شده بود را زیر سؤال می بردند در حالی که برخی مطالب به وسیله خطبایی دیگر بیان شده بود.
معتقدم ظهور نزدیک است اما در صورتی که شرایطش فراهم شود و مبارزه را فراموش نکنیم.
گفتنیها گفته شد. به قول آیت الله جوادی آملی برخی شبهه علمی ندارند و اسیر شهوات خود شدند. خوب است به این جملات حضرت استاد جوادی آملی اندکی درنگ و تأمل کنیم. ایشان در در مسجد اعظم قم در جمع راهپیمایی بزرگ مدرسین و طلاب حوزه علمیه قم برای توهین شیخ حسینعلی منتظری به رهبر معظم انقلاب در سال 76 بیان کردند:
در جریان ولایت فقیه برخی شبهه علمی دارند و برخی شهوت عملی، شما در خدمت سراسر قرآن کریم که مشرف میشوید میبینید قرآن این دو را همواره بازگو و نقل کرد. هر جا شبهه علمی بود قرآن کاملاً نقل کرد و پاسخ داد و هر جا شهوت عملی بود تهدید و انذار کرد، چه این که از موعظت هم دریغ نکرد. . . قرآن آن را که شبهه علمی دارد به عنوان رایزن فرهنگی میپذیرد، ولی آن که شهوت عملی دارد را به عنوان راهزن فرهنگی رمی میکند...
از آنجا که طفره مستحیل است، اول ولایت فقیه را به وکالت فقیه تنزّل دادند آنگاه در بخش بعدی وکالت فقیه را به نظارت فقیه تنزل میدهند و از این به بعد چه بگویند خدا میداند! باید دید فقیه، ولی مسلمین است یا وکیل مسلمین؟ آیا وکیل مسلمین است یا ناظر امور مسلمین؟ برای اینکه دست ولایت را بگیرند و او را از مقام شامخ ولایت، به وکالت تنزل دهند. مغالطهای را که منشأش اشتراک لفظی است مطرح کرده اند (میگویند) ولایت برای محجور و قصّر است مردم نیازمند به قیم نیستند. از آنجا که مردم محجور نیستند، محتاج به قیم و نیازمند به ولی نیستند. پس آنکه رهبری یک نظام است منتخب و وکیل مردم است نه ولی مردم.
بارها گفته شده که ولایت فقیه اصلاً از سنخ ولایت بر محجور نیست. آنچه در فقه رایج مطرح است با آنچه که به عنوان ولایت فقیه که ره توشه امام راحل بود، فرق فراوان دارد. . . ولایت فقیه اصلاً از این سنخ نیست تا بیگانهای بگوید و دوست نادانی باور کند که مردم محجور نیستند. . . در وکالت موکل اصل است و وکیل فرع. هیچ حقی در قلمرو وکیل نیست مگر آنچه از موکل به وکیل برسد این فرق وکالت با ولایت است. . . اگر نظام اسلامی وکالت بود، باید همه امور مکتب در اختیار مردم باشد، همه اموالی که مکتب معین کرده است، در اختیار مردم باشد تا مردم چنین حقوقی را به نماینده خود واگذار کنند به فقیهی به عنوان وکیل رأی بدهند تا وکیل حقوق موکلین خود را استیفا کند. . . روح ولایت فقیه به ولایت فقاهت و عدالت برمیگردد. لذا چیزی نیست که ایشان در برابر او تسلیم نباشد، تسلیم شدن در برابر ولایت فقیه، یعنی تسلیم در برابر فقاهت و عدالت. بنابراین ولایت از جایگاه خود تنزل نمیکند و به وکالت نمیرسد. چه رسد به این که از وکالت تنزل کند و به نظارت برسد! از نظر فقهی ناظر بودن وظیفه تمامی مکلفین است. . . اگر شنیدهاید در قانون اساسی برای مقام معظم رهبری حق نظارت هم آمده است. نظارت ایشان بر منظور و ناظر است. . . یکی از وظایف و اختیارات ولی مسلمین در اصل 110 این است که او نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی مملکت دارد و ناظر بر ناظران و منظوران و نظارت آنان است او بر نظارت دستگاه قضایی نظارت دارد، بر نظارت مجلس نظارت دارد، بر نظارت ریاست جمهوری نظارت دارد، نظارت او ولایی است.